خبردنا : قالیباف با شعارهای عجیب و وعدههای موهوم و غیرعملی به عرصه
انتخابات وارد شد که صاحبنظران اقتصادی بیطرف، آنها را زیر سوال بردهاند و
حتی به کنایه، قالیباف را به خاطر طرح این وعدههای عجیب و غریب، پیامبر
اقتصاد ایران ! لقب دادهاند.
به همین دلیل
طبیعی بود که انتظار از قالیباف این باشد که در برنامههای تبلیغاتی خود از
صداوسیما درباره این وعدههای عجیب توضیح دهد. اما او روش دیری را انتخاب
کرد. جمعه شب، به عینه دمیده شدن روح محمود احمدی نژاد را در کالبد
محمدباقر قالیباف دیدم. همانگونه که احمدینژاد در سال ۸۴ دولت مستقر را
زیر سوال میبرد و در سال ۸۸، در غیاب رقبای انتخاباتی خود، به تخریب آنها
میپرداخت، قالیباف هم در اولین برنامه تبلیغاتی خود همین مسیر را طی کرد
تا نشان دهد از نظر رفتارهای سیاسی – انتخاباتی، تفاوتی با احمدی نژاد
ندارد.
او در این برنامه، بارها و بارها به دولت
فعلی و شخص رییس جمهور حمله کرد و حتی با جملاتی عجیب، بارها و بارها –
تاکید میکنم، بارها و بارها – این جمله را تکرار کرد که دولتمردان فعلی
میگویند نمیتوانیم و نمیشود، اما دولت مردم – نامیکه او برای دولت
احتمالی خود برگزیده است – میتواند و میشود. او بدون آنکه به این نکته
توجه کند که سخن گفتن درباره رقیب انتخاباتی، در غیاب رقیب که فرصت دفاع از
خود ندارد، مصداق تخریب رقیب و یک عمل غیراخلاقی است،
بارها
و بارها این حرکت را در برنامه ۴۵ دقیقهای خود تکرار کرد تا یاد
احمدینژاد را دوباره زنده کند. احمدینژاد هم در سال ۸۸، به تخریب رقیب
انتخاباتی خود در غیاب آنها میپرداخت تا عملی غیراخلاقی را به نام خود ثبت
کند. اما حالا قالیباف هم پا جای پای او گذاشته است. نه فقط در تخریب
رقبای غایب، بلکه در طرح وعدههای پوپولیستی و عجیب و غریب. اما دلیل این
رفتارهای قالیباف چیست؟ قالیباف برای سومین بار کاندیدای انتخابات ریاست
جمهوری شده است. پس از دو بار ناکامیدر انتخابات سالهای ۸۴ و ۹۲، شکست
قالیباف در این دوره، ضربه بزرگی به او خواهد زد و سه بار ناکامیدر جلب
آرای عمومی، میتواند او را برای سالهای طولانی، از حضور در رقابتهای
انتخابات ریاستجمهوری محروم کند. به همین دلیل قالیباف هر آنچه در چنته
داشته رو کرده و طرح وعدههای عجیب و غریبی همچون ایجاد ۵ میلیون شغل یا دو
و نیم برابر کردن درآمد و افزایش یارانه و پرداخت کارانه به بیکاران را
میتوان در همین راستا ارزیابی کرد. او البته در این برنامه تبلیغاتی خود،
هیچ برنامه ای برای عملیاتی کردن وعدههای خود ارائه نداد و مشخص نیست این
وعدهها چگونه عملی خواهد شد.
او ترجیح داد بارها
و بارها، از فقر و بیکاری و گرانی سخن بگوید، بدون آنکه توضیح دهد در چهار
سال اخیر، اوضاع اقتصادی کشور بر مبنای شاخصهای بین المللی، بهبود یافته
است. هر جا هم که بیان دلسوزیهای او برای جوانان بیکار و مردم دچار مشکلات
اقتصادی تکرار میشد، در انتها به تخریب دولت منجر میشد و این جمله عجیب
که دولت فعلی میگوید نمیتواند ولی ما میگوییم میتوانیم! از مبنای تقابل
۹۶ درصد مردم با ۴ درصد دیگر از مردم در سخنان قالیباف هم عبور میکنیم
چراکه مشخص نیست این تقسیمبندی عجیب، اصولا چه مبنایی دارد.
هرچند
که مصرفش مشخص است : مصرف انتخاباتی! قالیباف پنجشنبه شب نشان داد که اولا
حرمتی برای رقیب قائل نیست و قصد دارد به هر قیمتی رییسجمهور شود، حتی به
قیمت تخریب رقیب – دولت فعلی – در غیاب دولتمردانی که فرصت پاسخگویی
ندارند. ثانیا هیچ برنامه عملی و مدونی برای عملی کردن شعارهای پوپولیستی
خود ندارد و برای رییسجمهور شدن صرفا به طرح وعدههای دهان پرکن و ایجاد
دوقطبی قالیباف – روحانی، اید با امید به کنارهگیری سید ابراهیم رئیسی چشم
دوخته است.