خبردنا- دکتر اسلام ذوالقدر پور: طی چند دهه اخیر و با برجسته شدن حقوق شهروندی در سپهر سیاست بینالمللی و به خصوص با گسترش فرآیند جهانی شدن، جایگاه نمایندگی شهروندان در پارلمانها یا مجالس کشورهای مختلف نیز دچار تغییر و تحولات بنیادی شده است و رویکرد نمایندگی شهروندان نیز با تأثیر از فرآیند جهانی شدن، جلوههایی جهانی به خود گرفته است.
برخی جلوههای این رویکرد نمایندگی شهروندان در پارلمانها و مجالس را میتوان در تعامل بیشتر و نزدیکتر نمایندگان با شهروندان، پاسخگویی نمایندگان به شهروندان حوزه انتخابیه خود، حمایت بیشتر از نخبگان به جای حمایت از اعضای خانواده خود توسط نمایندگان و ...، که در واقع حضور و مشارکت شهروندان و به خصوص نخبگان هر حوزه انتخابیه را در تعیین سرنوست و بلکه رشد و توسعه آن مناطق، بیشتر و برجسته نموده است، مشاهده نمود.
اما در سپهر سیاست ایران و طی یک دهه گذشته و به خصوص طی 5 سال اخیر جلوهای بسیار مهم در فرآیند نمایندگی شهروندان یا همان وکلای ملت ایران، ظهور یافته و تثبیت شده است که موجب نگرانی و نارضایتی شدید شهروندان و به خصوص نخبگان شده است.
این جلوه خاص از نمایندگی مجلس ایران را میتوان تلاش، فعالیت و رایزنی برای کسب شغل و پستهای سیاسی، اقتصادی و ... برای اقوام و فامیل درجه یک نمایندگان مجلس و البته برخی مدیران ارشد کشور دانست. تعریفی که طی چند سال اخیر از سوی شهروندان به این رفتار خاص مدیران ارشد کشور و نمایندگان مجلس داده است، همان اصطلاح" ژن خوب" میباشد.
چرا نیروی انسانی توانمند استان کهگیلویه و بویراحمد، مورد بیمهری مدیران ملی و نمایندگان هماستانی قرار گرفتهاند؟
چرا مدیران ملی و نمایندگان هماستانی از نیروی انسانی توانمند و نخبگان استان، حمایت نمیکنند؟
آیا برخی مدیران ملی استان یا نمایندگان هماستانی در مجلس، نماینده خانواده یا فامیل خود میباشند؟
رویکرد ظالمانه و تبعیضآمیز "ژن خوب" که طی چند سال اخیر در ایران رواج یافته است، به برخی مدیران سطح ملی استان کهگیلویه و بویراحمد و نمایندگان هماستانی در مجلس شورای اسلامی نیز سرایت نموده و این شخصیتهای محترم، در سیاستگذاریهای خود به جای حمایت و تقویت نیروی انسانی و نخبگان استان، به فکر کسب شغلها و پستهای پردرآمد و آسان برای اقوام و فامیل درجه اول خود میباشند!
چنین رویکردی از سوی مدیران ملی و نمایندگان هماستانی در مجلس شورای اسلامی دارای جلوههای خاصی است که به بررسی چند مورد آن پرداخته میشود:
یکم- نقض حقوق شهروندی و خیانت به آرای شهروندان:
یکی از مهمترین جلوههای سیاست "ژن خوب" یا فامیلگرایی که در میان برخی مدیران ملی و نمایندگان هماستانی رواج یافته است را میتوان در نقض حقوق شهروندان استان کهگیلویه و بویراحمد به خوبی مشاهده نمود.
نمایندگان و مدیران ملی استان که همواره مدعی رعایت و پیگیری حقوق شهروندان استان کهگیلویه و بویراحمد هستند، در رایزنیهای خود در سطح ملی و استانی به دنبال معامله و کسب بیشترین سهم مقامها و جایگاههای مدیریتی برای اعضای خانواده و فامیل درجه اول خود هستند.
تلاش و کوشش نمایندگان و مدیران هماستانی برای کسب مقام و شغل آسان و مدیریتی با درآمد بالا برای اقوام خود را میتوان مصداق بارز نقض حقوق شهروندی دانست. زیرا موقعیتهای کنونی نمایندگان و مدیران سطح ملی معمولاً با حمایت، تلاش و آرای شهروندان کهگیلویه و بویراحمدی در سراسر ایران، حاصل شده است.
دوم- ایجاد و افزایش نارضایتی شهروندان:
یکی دیگر از جلوههای برجسته اجرای سیاست "ژن خوب" یا فامیلگرایی از سوی برخی مدیران ملی و نمایندگان هماستانی را میتوان ایجاد بدبینی، نارضایتی و احساس ناامنی اجتماعی در شهروندان شریف و رنج کشیده استان کهگیلویه و بویراحمد قلمداد نمود.
انتشار خبرهایی در مورد کسب پستها و شغلهای مدیریتی پردرآمد اعضای فامیل و خانواده درجه اول برخی مدیران سطح ملی و نمایندگان هماستانی در مجلس شورای اسلامی که سابقه شغلی و توانمندی چندانی نیز در کارنامه خود ندارند طی چند سال اخیر و از سوی دیگر بیکاری گسترده در کهگیلویه و بویراحمد و به خصوص در میان قشر تحصیلکرده و نیروی انسانی توانمند استان، موجب شده است تا شهروندان استان و نخبگان توانمند و کارآمد استان دچار احساس بدبینی نسبت به مدیران ملی و نمایندگان هماستانی شوند.
این احساس بدبینی نسبت به مدیران ملی و نمایندگان هماستانی در مجلس، به مرور زمان تبدیل به نوعی احساس ناامنی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ... شده و در نهایت میتواند موجب نارضایتی شهروندان از حاکمیت شده و شکاف حکومت و شهروندان را نیز عمیقتر نماید.
سوم- انزوای نخبگان و نیروی انسانی توانمند استان:
دیگر جلوه سیاست فامیلگرایی در استخدامهای خاص مدیریتی برخی مدیران ملی و نمایندگان هماستانی در مجلس را میتوان انزوای نیروی انسانی کارآمد و توانمند و به خصوص نخبگان استان دانست که حقوق آن از سوی اعضای خانواده و فامیل درجه اول نمایندگان هماستانی در مجلس یا مدیران ملی استان، تضییع میگردد.
در شرایط کنونی که برخی از مدیران ملی و نمایندگان هماستانی به علت قرار گرفتن در مناصب مهم در مجلس شورای اسلامی یا دولت و دیگر نهادهای عمومی غیردولتی از اختیارات و توانایی کافی و لازم برای حمایت از نخبگان و نیروهای انسانی توانمند و کارآمد کهگیلویه و بویراحمد برخوردار هستند، مشاهده میشود که برخی از این مدیران و نمایندگان مجلس بهجای حمایت از نخبگان توانمند استان در کسب جایگاه مناسب در کشور، به شدت در پی معامله و کسب مقام و شغل پردرآمد برای اعضای خانواده و فامیل خود هستند!
علیرغم ادعای برخی از نمایندگان یا مدیران ملی کهگیلویه و بویراحمدی در مورد شخصیت ملی خودشان، برخی از این مدیران ملی و نمایندگان هماستانی، به جای آنکه تلاش نمایند تا پاسخگوی مشکلات شهروندان استان خود باشند و مفتخر به دریافت لقب "وجیهه المله" شوند، تلاش خود را صرف معامله برای کسب شغل، درآمد و جایگاه خانواده و فامیل خود نمودهاند و مفتخر به لقب "وکلیل البیت" یا "وجهیه البیت" شدهاند!
مدیران ملی و نمایندگان هماستانی ما دارای استعدادهای بالقوه فراوانی برای حمایت از نیروی انسانی توانمند، کارآمد و نخبه استان هستند و از سوی دیگر برخی از همین مدیران و نمایندگان طی چند سال اخیر نشان دادهاند که استعداد بالفعل خود را تنها برای اعضای خانواده و فامیل درجه اول خود صرف خواهند نمود.
به نظر میآید زمان آن فرا رسیده است تا برخی مدیران و نمایندگان مجلس هماستانی که ادعای شخصیت ملی بودن نیز دارند، ضمن گزارش فعالیتهای خود طی چند سال اخیر، گزارش مخصوصی نیز از سیاست نخبهگرایی یا نخبهکشی، حمایت از نیروی انسانی یا حمایت از اعضای خانواده خود به شهروندان ارایه نمایند.
رسانههای کهگیلویه و بویراحمد نیز وظیفه دارند تا در صورت عدم توجه این مدیران ملی و نمایندگان مجلس به ارایه گزارش صحیح از فعالیتهای حمایتی از نیروی انسانی استان، لیست استخدامها و انتصابات اعضای خانواده و فامیل این شخصیتهای محترم در شغلهای خاص و پردرآمد را منتشر نموده و کارنامه درخشان برخی از این مدیران یا نمایندگان محترم در خدمتگزاری به خانواده و فامیل خود را بررسی نمایند.
کارنامهای که برخی مدیران ملی و نمایندگان کهگیلویه و بویراحمدی مجلس دارند، سرشار از معامله و رایزنی برای خانواده و فامیل درجه اول خود میباشد که نتیجه این سیاست فامیلگرایی در نهایت به انزوا و سرکوبی نخبگان و نیروی انسانی توانمند کهگیلویه و بویراحمد، منجر خواهد شد.
امیدواریم برخی مدیران ملی و نمایندگان هماستانی ما در مجلس شورای اسلامی ضمن تغییر سیاست فامیلگرایی خود، به فکر حمایت از نیروی انسانی توانمند استان باشند تا از طریق تقویت نیروی انسانی کارآمد و توانمند در سطح ملی، رشد و توسعه آینده کهگیلویه و بویراحمد نیز تضمین گردد.