خبردنا -جواد فروغی فر : پس از مطرح شدن تغییر نام استان و موافقت عدهای از هم استانی های عزیز با این پشنهاد متأسفانه بغض و کینه و حسادت خیلی ها نمایان شد و فرزند نامدار استان مورد هجمه قرار گرفت و مشخص گردید که خیلی ها دغدغۀ اصلی شان تغییر نام استان نبود بلکه عقده گشایی های دیگری بود. اما جرم غلام مان چه بود؟
جرمش این بود که فرزند خانواده ای اصیل بود و انقلابی بود- گرچه فرزند خان نبود بلکه فرزند انقلاب بود-. جرمش این بود که نبوغ داشت و رشد کرد، مثلی خیلی ها که خود را نخبه می دانند و امروز «تغییر نام» را «تغییر هویت» می دانند ولی نام خود را از «غلامعلی» به «علی» تغییر دادند نبود و همچنان «غلامرضا» ماند و مثل دیگران از اسمش احساس شرمساری نکرد.
* تقصیر توست غلامرضا! که معیار ناتوانی و ضعف خیلی ها شدی. بله تو معیار شدی نه در استان بلکه در کشور! کاش تو هم مثل خیلی از مترسک های مجلس می شدی! کاش شاخص نمی شدی! کاش رییس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس نمی شدی تا بتوانی برای استان «کهگیلویه» «و» «بویراحمد» بودجه ای دست و پا کنی! کاش تنها نماینده ای نمی شدی که وزیران پشت در اتاقت صف می کشیدند! کاش شانه به شانه محمدرضای باهنر نامدار آن هم در مجلس اصول گرا بالا نمی آمدی!
کاش صاحبنظر نمی بودی! کاش از استان دیگری نماینده می شدی تا تمثالت را در ورودی استانشان می گذاشتند! کاش می توانستی مثل خیلی ها که خود را «پروفسور» می نامیدند ولی زیر منبر افرادی با افکار مشوّش می نشینند می نشستی، آن موقع سوگلی استانمان می شدی! ولی حیف که تو در قرن 21 زندگی می کنی و در هزارۀ سوم که به آن عصر علم و دانش می نامند. ولی حیف که تو نخبه بودی و دارای تاج علم و دانش.
** این چند روز فهمیدم که چرا استانمان جای نخبگان نیست و از آن فراری اند، کاش می فهمیدیم که الان عصر تکنولوژی است و بشر برای زندگی در کره های ماه و مریخ آماده می شود. کاش می دانستیم که اندیشه ها دیگر در پستوهای خانه های اشرافی که افتخارشان نصب پوست حیوانات مظلوم و نمادهای رژیم گذشته است نیست بلکه در مجامع علمی و دانشگاهی است. کاش میزگرد و مناظره ای می گذاشتند تا تا مردم قوۀ تحلیل و استدلال تو و همفکرانت را می دیدند و هویت واقعی تخریب کنندگانت را و بعد قضاوت می کردند.
شاید تو خوب این حرفم را بفهمی که حالا فهمیدم راز عقب ماندگی استانم را و آن سخن یکی از بزرگان است که می گفت: «بزرگترین مانع توسعه، تفکرات انسانی ضد توسعه است». لحظه ای به دلت دلهره ای راه نده، تو همان پسر شجاع استان مان و استان شان هستی. تو نه «میر شکار» بلکه «میر» قوم مان هستی. تو همانی هستی که در مجلسی که فقط 25 نفر اصلاح طلب وجود داشت رئیس مهم ترین کمیسیون مجلس شدی، تو همانی که در این مجلس نیز در کمیسیونی که 3 وزیر سابق حضور داشتند رئیس شدی شاید ماها ارزش کارت را نمی دانیم چون نمی دانیم که نمی دانیم.
مقاوم باش مرد تکرارنشدنی ! تو همانی که بزرگان اصول گرا در تهران می گفتند: «کاش ما هم تاجگردونی داشتیم»، تو همانی که هرگاه در تلویزیون مباحثه و مناظره می کنی دلمان قرص قرص است.
فرزند دوست داشتنی کهگیلویه و بویراحمد اندک اندوهی به دل راه نده چون خیلی از ماها زبان اندیشه ات را نمی فهمیم چون وسعت فکرمان بدجوری محدود است. خیلی ها خود را نخبه نامیدند ولی تو چیز دیگری هستی! تاجت برازندۀ توست و اندیشه ات جاهایی که باید باشند هست.
بیم مبر گرچه تو هم می توانستی مثل خیلی هایی که در شیراز و تهران زندگی می کنند و فقط در ایام انتخابات در استان آفتابی می شوند باشی ولی نیستی چون دغدغۀ دیارت را داری.
حرف آخر: غلام رشید و دوست داشتنی مطمئناً دیگر خیلی از ما جوانان رانده از دیار، دیگر دغدغۀ نام و نان استان ک.ب را نخواهیم داشت و دیگران هم بروند با نام استان «کهگیلیویه» و «بویراحمد» شان مغرور باشند و با نان «گچساران» ات مأنوس.
غلام عزیز! این را خوب فهمیدیم که تغییر نام استان رمزی بود برای عقده گشایی چنانچه «عزت بویراحمد»، چون هم قدت نبودند چرا که پیشنهاد تغییر نام استان فقط حرف تو نبود حرف خیلی از ما جوانانی بود که به جای سیر در گذشته در تلاش برای ساختن آینده مان هستیم.
عزتت مستدام فرزند برومند ایران زمین