خبردنا: خبر شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی به همراه ابو مهدی المهندس معاون حشد الشعبی و جمعی از اعضای سپاه قدس به معنای واقعی کلمه قلب هر آزادهای را در جهان اسلام و ملت ایران را بهطور خاص آزرده و به درد آورد.
اینکه چرا کشورهای غربی و در صدر آنها، آمریکا، به دنبال ترور چهرههای شاخص جبهه مقاومت بودهاند و هستند، خود دلایل بسیاری دارد که توضیح و تبیین آن در این نوشتار نمیگنجد. اما سعی خواهیم داشت به سؤال اساسی پاسخ دهیم که چرا آمریکا تصمیم به ترور حاج قاسم سلیمانی و فرماندهان ارشد نظامی سپاه قدس و حشدالشعبی و بهطور کلی رهبران جبهه مقاومت گرفته است؟
بر کسی پنهان نیست که سالهای متوالی، جبهه مقاومت به رهبری حاج قاسم سلیمانی در منطقه خاورمیانه و علیالخصوص خلیجفارس، عرصه را بر نیروهای آمریکایی و دستنشاندههای آنها که کشورها و گروههای تروریستی هستند، با نبوغ بسیار بالای نظامی خویش تنگ کرده بود.
این مسئله به همراه هزینههای هنگفت و شکستهای پی در پی آمریکاییها در سوریه، عراق، لبنان، یمن و غیره و به بنبست رسیدنسیاستهای آمریکا در منطقه خاورمیانه که بعد از شکست در جنگ ویتنام و افغانستان و بعد از آن ماندن در باتلاق عراق و سوریه، حیثیت ملیشان را زیرسؤال برده بود و بزرگترین مانع برای پیشبرد سیاستهای خودشان در خاورمیانه را کسی نمیدانستند، جز ژنرال قاسم سلیمانی و تیم وی در منطقه.همانطور که مشاور اسبق شورای امنیت ملی آمریکا یعنی هنری کیسینجر به این واقعیت اذعان کرده بود. بر همین حسب پس از سالها برنامهریزی و تشکیل اتاق فکر، تصمیم بر ترور حاج قاسم سلیمانی و فرماندهان حشد الشعبی گرفتند که نهایت متأسفانه این امر محقق شد.
در واقع حاج قاسم سلیمانی تکیه گاه و نقطه اتصال محور مقاومت و به عنوان یک استراتژیست نظامی در منطقه خاورمیانه بوده است و با توجه به نبوغ نظامی بسیار بالایی که در حوزه جنگهای نامتقارن و چریکی داشت، میتوانایشان را چمران دوران نامید.
سردار سلیمانی یک تفکر و باور تمام نشدنی بود که با شهادتش هرگز از بین نمیرود، بلکه جلوهگریهای معنادارتر وی در مورد سلطه و حضور نامشروع آمریکا، در اقصی نقاط جهان همواره باز تولید و باز تفسیر میگردد. همانطورکه شهادت پدر موشکی ایران، یعنی حسن تهرانی مقدم باعث توقف پیشرفت صنعت موشکی ما نشد و راه آن شهید توسط جوانان این مرز و بوم با سرعتی بیشتر ادامه پیدا کرد. پس حاج سلیمانی که پیرو فرهنگ و نهضت عاشورایی بوده است و شهادت برایش افتخار، عزت و سعادت بود، راهش توسط همین جوانان به قطع یقین محکم و استوارتر ادامه خواهد یافت.
اما نکتهای که باید در اینجا به آن اشاره شود، واکنش جمهوری اسلامی ایران به این عمل ننگین آمریکا چه خواهد بود؟
استفان والت نظریهپرداز نئورئالیست آمریکایی، در توئیتی بیان کرده است که: «تصور کنیدکه اگر برخی از مخالفان ما عضوی از ستاد مشترک، یک معاون وزیر خارجه یا اداره کننده اطلاعات ملی را ترور کند، ما چگونه پاسخ خواهیم داد؟». این توئیت خود جای تأمل بسیاری دارد. چرا که تیم کین، سناتور آمریکایی خواستار سلب اختیارات جنگی ترامپ شده است، پس آنها به خوبی به هزینهای که باید در قبال این اقدامشان بدهند، آگاه هستند.
مسئله مهم نوع پاسخ و انتقام جمهوری اسلامی ایران به اقدام کثیف آمریکاییهااست که قطعاً پاسخی به دور از احساسات و عواطف است، چراکه هر اقدام به دور از عقلانیت میتواند منافع ملی ایران را در کشور و منطقه به صورت جدیبه خطر بیاندازد. نگارنده اعتقاد دارد که با توجه به اینکه این اقدام آمریکاییها در خارج از مرزهای ایران بوده است، پس پاسخ ایران نمیتواند از داخل مرز کشور باشد. چراکه این مسئله بسیار خطر آفرین است ونشانهای برای آغاز جنگ است. اقدامی که ایران میتواند به صورت هوشمندانه در منطقه انجام دهد، دست گذاشتن روی نقطه ضعف آمریکا یعنی پایگاههای نظامی آن در منطقه خاورمیانه است. اما این اقدام همانطور که ذکر آن رفت، برای پاسخ به این اقدام، باید از طریق نیروهای حشدالشعبی عراق، پایگاه نظامی آمریکا مورد هدف قرار داده و زمینه خروج و جمع آوری پایگاههای نظامی این کشور بهمرور فراهم آید.
سید سعید حسن زاده
دانشجوی دکتری علوم سیاسی