به روز شده در: ۲۶ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۵
کد خبر: ۵۷۹۵۷
|
تاریخ انتشار: ۰۲ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۴:۵۱
مهندس بازرگان از امام نامه گرفته بود فعلاً هویدا را نکشند. قبل از اینکه بازرگان وارد شود به خلخالی خبر رسید که بازرگان حکم توقف اعدام هویدا را گرفته است ، او بلافاصله دستوراجرای حکم اعدام هویدا را صادر کرد و او راتیرباران کردند.

خبردنا/ ابوالفضل توکلی‌بینا ، یکی نزدیک‌ترین دوست شهید حاج مهدی عراقی و مورد وثوق امام راحل ، می گوید: برای این که نشان دهیم خلخالی در صدور حکم اعدام دقت ندارد) حکم اعدام خود خلخالی را در برگه‌ای نوشتیم و لای برگه‌های دیگر گذاشتیم و به وی دادیم. آن را هم امضا کرد! رفتیم و همین حکم امضا شده (حکم اعدام حودش) را به دکتر بهشتی نشان دادیم و گفتیم: ببینید که ایشان چگونه کیلویی عمل می‌کند تا جایی که حکم اعدام خودش را هم ندیده امضا کرده است!

خلخالی حکم اعدام خودش را امضا کرد ! / امام از کشتن هویدا بی خبر بود

ابوالفضل توکلی‌بینا ، مورد وثوق امام راحل ونزدیک‌ترین دوست شهید حاج مهدی عراقی بوده و از پایه‌گذاران مدرسۀ رفاه و از جمله کسانی است که با کمک دیگران هزینه اقامت و پذیرایی بسیاری از میهمانان امام در نوفل لو‌شاتو را تأمین می‌کرده است.

رفتن امام راحل به زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی

توکلی بینا در درباره رفتن امام راحل برای زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی گفت : در مدرسه علوی بودیم. امام گفتند: می‌خواهم بروم زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام. عصر بود، ماشین خودم را آوردم .بنز سبز رنگی بود. گفتم با قدوم امام متبرک بشود. حرکت کردیم رفتیم از داخل بازار برویم داخل. بازار هم بسته بود. در‌ها را باز کردیم .من به رفقا گفتم شما آقا را ببرید. من کنار ماشین می‌مانم.

دوستان همراه امام رفتند و درها را بستند، خیلی طول نکشید که دیدم درها باز شد و چنان جمعیتی دور امام حلقه زدند که ما را در آن شرایط واقعا ترساند که نکند اتفاقی برای ایشان بیفتد. مانده بودیم چه کار کنیم. دو سه نفر آدم با معرفت‌ پیدا شدند و در حالی که با لحن داش‌مشدی‌وار به امام می‌گفتند چاکریم، نوکریم ... راه را باز کردند و امام را آوردند داخل ماشین. جمعیت اما خیلی زیاد بود. از بازار دور زدم آمدم میدان که باز جمعیت ریختند سر ماشین و عده‌ای رفتند روی صندوق عقب... امام فرمودند: آقای توکلی! این‌ها می‌افتند. بمانید و پیاده‌شان کنید. ایستادم تا پیاده شوند. سریع برگشتیم به مدرسه علوی .الحمدلله مشکلی پیش نیامد اما ماشین قراضه شد!

خلخالی حکم اعدام خودش را هم امضا کرد!

وی در خصوص حکم های اعدام که خلخالی صادر می کرد گفت: ( برای این که نشان دهیم خلخالی در صدور حکم اعدام دقت ندارد) حکم اعدام خود خلخالی را در برگه‌ای نوشتیم و لای برگه‌های دیگر گذاشتیم و به وی دادیم. آن را هم امضا کرد! رفتیم و همین حکم امضا شده (حکم اعدام حودش) را به دکتر بهشتی نشان دادیم و گفتیم: ببینید که ایشان چگونه کیلویی عمل می‌کند تا جایی که حکم اعدام خودش را هم ندیده امضا کرده است!

آیت‌الله بهشتی پاسخ داد: انقلاب ما اسلامی است و من تا زنده‌ام ایشان را کنار می‌گذارم. لذا آقای خلخالی را پس از چندی بیرون انداخت.

امام از اعدام هویدا خبر نداشت

توکلی بینا در ادامه افزود: مهندس بازرگان از امام نامه گرفته بود فعلاً هویدا را نکشند. قبل از اینکه بازرگان وارد شود به خلخالی خبر رسید که بازرگان حکم توقف اعدام هویدا را گرفته است ، او بلافاصله دستوراجرای حکم اعدام هویدا را صادر کرد و او راتیرباران کردند. بازرگان با چند نفر دیگر که وارد شدند، خلخالی گفت: دیر آمدید! بازرگان می گوید از امام امضا گرفته بودند هویدا را فعلاً نکشید تا اطلاعات بگیریم، چون جایی به درد ما می‌خورد.

امام راحل از اعدام هویدا خبر نداشت

توکلی بینا درباره اعدام هویدا اظهار کرد : حاج شیخ حسین کرمانی پدر خانم آقای محمدعلی انصاری که دوست صمیمی آقای جنتی است، نقل می کرد: «خدمت امام نشسته بودم که آقای جنتی که دادستان اهواز بود آمد و می‌خواست اجازه اعدام یک نفر را بگیرد. امام فرمود: اگر قتلی انجام داده می‌توانید وی را بکشید. آقای جنتی خیلی اصرار کرد، امام فرمود: همین که گفتم. آقای جنتی گفت: پس چطور هویدا را کشتید؟ امام برافروخت و عبا را به طرف وی پرت کرد و فرمود: من هویدا را کشتم؟! اصلاً من خبر داشتم که هویدا کشته شده؟ آقای جنتی پابرهنه جلسه را ترک کرد و کفش‌های وی را بعداً بردند.» لذا امام نقشی در قتل هویدا نداشت. (‌داخل گیومه خاطرۀ حاج شیخ حسین کرمانی است که گوینده این نقل بود)

امام جلیقه ضد گلوله را درآورد

وی در ادامه گفت : وقتی که امام می‌خواست به ایران بیاید، مرحوم حاج احمد آقا نگران بود در فروگاه به امام حمله نکنند. به همین دلیل یک جلیقه ضد گلوله تهیه می‌کند و به مهدی عراقی می‌گوید: فقط تو می‌توانی این را به تن امام کنی. مهدی عراقی گفت: من نزد امام رفتم و پس از احوال پرسی، عرض کردم: ما یک عمر است مقلد شماییم. یک امروز را شما مقلد ما باشید. امام خندید و گفت: چه شده که باید مقلد شما شوم؟ حاج مهدی گفت: شما می‌خواهید به فرودگاه بروید، ما درباره امنیت شما نگران هستیم. جلیقه ای آورده ام. لباس‌های‌تان را دربیاورید تا این را تن‌تان کنم و همان جا تن امام می‌کند. جلیقه اما سنگین بود و امام داخل هواپیما آن را در‌آورد و کنار گذاشت.

"خیال می‌کنید شاه را شما از تخت پایین کشیدید؟"

توکلی بینا گفت : امام که به مدرسه علوی تشریف بردند، روزهای اول یا دوم نزدیک سیصد یا چهارصد زن بی‌هوش شدند. آشیخ فضل‌الله محلاتی نزد امام آمد و گفت حرام است زن‌ها اینجا بیایند! امام گفت: شما آخوندها خیال می‌کنید شاه را شما از تخت پایین کشیدید؟! این‌ زن ها با بغل کردن فرزندان‌شان به صحنه آمدند. سهم این‌ها را زیادتر کنید.

امام با اعدام چه کسانی موافقت کرد؟

وی در خصوص حکم فرمانده هوانیروز ، رئیس ساواک و فرماندار نظامی تهران اظهار کرد : بعد از پیروزی انقلاب خلخالی یک لیست چهل نفره‌ نوشته بود از مقامات سابق که باید کشته شوند. در این لیست امام فقط روی چند نفر انگشت گذاشت واز جمله آن‌ها فرمانده هوانیروز ، رئیس ساواک و فرماندار نظامی تهران بود. دیگری ناجی از اصفهان بود، می‌خواست زمین را گاز بزند که وی را تیرباران کردند.

گفتنی است ، "اعتماد امام به آقای ابوالفضل توکلی بینا به حدی بود که در دولت مهندس موسوی و آقای خاتمی هم ایشان به عنوان مشاور حضور داشت در حالی که برخی از همفکران ایشان با گرایش بازار از این دو دولت خصوصا دولت موسوی فاصله داشتند."

نام:
ایمیل:
* نظر: